FVG چیست ؟
FAIR VALUE GAP (FVG) یک رنج در تحویل قیمت است که بیشتر معامله گران در یک سمت از خرید و یا فروش باشند در این حالت قیمت با گپ از آن سطح خارج می شود و یک خلا سمت فروش و یا سمت خرید در آن محدوده به وجود می آید در نتیجه یک ناکارآمدی ایجاد میشود. و بازار به آن ناکارآمدی باز می گردد . در این مقاله از سپهر ترید در دسته بندی آموزش ترید با انواع FVG آشنا می شویم و اینکه چگونه می توانیم آنها را در چارت پیدا بکنیم .
FAIR VALUE GAP زمانی اتفاق میافتد که قیمت از سطح خاصی خارج میشود که در آن ترید در یک سمت (خرید و یا سمت فروش ) کمتر دیده شده و تنها قیمت از یک جهت معامله می شود و بازار به شدت از یک تجمع ، حرکت میکند و یک خلاء در تقاضای (خرید و یا فروش ) ایجاد میکند . بازار در نهایت پیش از ادامه حرکت به این ناکارآمدیها بازخواهد گشت ، و تعادل در بازار را برقرار خواهد کرد .
برای موفقیت در بازارهای مالی، شما نیاز به تسلط بر بسیاری از مفاهیم دارید، که برخی از آنها اهمیت ویژهای دارند. یکی از این مفاهیم، اصطلاح FVG است، که به طور کلی در نمودارهای قیمت به نام گپها نیز شناخته میشوند.
اصطلاح FVG مخفف Fair Value Gap است که به ناکارآمدی یا عدم تعادل در بازار اشاره دارد. میتوان گفت که این مفهوم از پرایس اکشن ICT شروع شده و مربوط به آن سبک است، که توسط مایکل هادلستون بنیانگذار شده است. اگر چارت را مشاهده کنید، خواهید دید که این مفهوم چقدر اهمیت دارد.
FVGها اهمیت دارند چون مهمترین مفهوم در حرکات قیمت هستند که بسیاری از معامله گران تحلیل تکنیکال دانش کافی در مورد آن ندارند. استفاده از FVG کاربردها و مزایای زیادی دارد. میتوانید از آن به عنوان یک سطح هدف یا سطح ورود استفاده کنید
انواع fvg
BISI و SIBI
عدم تعادل در سمت خرید و ناکارآمدی درسمت فروش (Buyside Imbalance Sellside Inefficiency ) و در اصطلاح (BISI)
عدم تعادل در سمت فروش و ناکارآمدی درسمت خرید (Sellside Imbalance Buyside Inefficiency ) و در اصطلاح (SIBI)
FVG صعودی یک BISI است. FVG از 3 کندل متوالی تشکیل شده است. در BISI، فاصله ی که از HIGH کندل شماره 1 تا LOW کندل شماره 3 یک FVG صعودی هست . یک FVG صعودی زمانی ایجاد میشود که کندل شماره 3 با کندل شماره 1 همپوشانی نداشته باشد. این ناکارآمدی سمت فروش عدم تعادل خرید (BISI) نامیده می شود زیرا در طول کندل شماره 2 فقط در سمت خرید به بازار ارائه می شود، بنابراین یک عدم تعادل طرف خرید وجود دارد و از آنجا که هیچ فروشنده ای وجود ندارد ، ناکارآمدی سمت فروش وجود دارد.
FVG نزولی یک SIBI است. یک SIBI از LOW کندل شماره ۱ شروع می شود و با High کندل شماره ۳ به پایان می رسد.
FVG نزولی زمانی ایجاد می شود که High کندل شماره 3 با Low کندل شماره 1 همپوشانی نداشته باشد. و این فاصله در کندل شماره 2 اتفاق می افتد. و به آن ناکارآمدی سمت فروش عدم تعادل (SIBI) می گویند.زیرا در طول کندل شماره 2 فقط سمت فروش به بازار ارائه می شد، بنابراین یک عدم تعادل در سمت فروش وجود دارد و از آنجایی که هیچ خریداری وجود ندارد ، ناکارآمدی طرف خرید وجود دارد.
در حالت کلی :
قیمت از SIBI (Barish FVG) به عنوان حمایت و از BISI (Bullish FVG) به عنوان مقاومت استفاده می کند به عبارت دیگر کلمه، FVG ها در هر دو سمت بازار یک نوع عدم تعادل هستند که قیمت به آن برمی گردد تا تعادل را برقرار کند
IFVG
اما زمانی که قیمت FVG سمت فروش را نادیده گرفت و با بدنه کندل خارج از محدوده FVG بسته شد IFVG رخ می دهد و در آن زمان قیمت به آن IFVG بر می گردد و نقش حمایت را بازی می کند و واکنش صعودی خواهیم داشت .
و همینطور در سمت خرید اگر بدنه ی کندلی پایین یک FVG تشکیل شد IFVG رخ می دهد و در آن زمان قیمت به آن IFVG بر می گردد و نقش مقاومت را بازی می کند و واکنش نزولی خواهیم داشت.
ما زمانی IFVG استفاده میکنیم :
1. FVG صعودی در داخل محدودهPremium و بالاتر از نقطه تعادل تشکیل شده است.
2. FVG نزولی در داخل محدوده Discount و پایین تر از نقطه تعادل تشکیل شده باشد.
بیشتر اوقات FVG صعودی که در داخل محدوده Premium تشکیل شده اند ، قیمت را بر میگرداند و واکنش نشان می دهد ولی اگر به حرکت خود ادامه دهد و FVG را نامعتبر کند می توانیم ببینیم که قیمت دوباره این منطقه را آزمایش می کند و به این FVG باز میگردد تا به فروش ادامه دهد.
دقیقاً برای FVG نزولی که در داخل Discount Zone تشکیل شده است – می بینیم که قیمت در حال بالا رفتن است و این FVG را نامعتبر می کند، سپس دوباره این منطقه را آزمایش می کند و به این FVG باز میگردد تا به خرید ادامه دهد.
Implied FVG
شامل شناسایی بدنه کندل بزرگتر و اندازه گیری میانگین بین دو سایه کندل وسطی است.
شاخص ها :
1. اندازه بدنه کندل بزرگ.
2. (FVG) ندارد.
3. کندل ها در دو طرف کندل بزرگ دارای شدو های بلندی هستند که با کندل بزرگ همپوشانی دارند.
مراحل:
1. شدو پایین کندل 1 را علامت کنید
2. شدو بالای کندل 3 را علامت کنید
3. فضای مشترک بین دو شدو و کندل همپوشانی (کندل 2 ) را Implied FVG می گوییم
BPR
محدوده قیمت متعادل (Balanced Price Range) ناحیه مشترک بین 2 FVG در مقابل هم ،و زمانی که روی یکدیگر همپوشانی دارند.
این همپوشانی FVG دوگانه ویا FVQ نامیده می شود
BPR نتیجه یک حرکت تهاجمی به سمت بالا است که بلافاصله یک حرکت تهاجمی به سمت پایین یا یک حرکت تهاجمی به دنبال دارد.
حرکت تهاجمی به پایین که بلافاصله با یک حرکت تهاجمی به سمت بالا دنبال شود. بعد از هر کدام از اینها چه می ماند ؟از هر کدام یک FVG باقی می ماند که تشکیل یک FVG دوگانه می دهد که می تواند به عنوان آهنربایی برای قیمت قبل از ادامه حرکت به سمت بالا و یا سمت پایین عمل کند.
شما باید محدوده ی جذاب در تایم فریم بالاتر خود داشته باشید. اگر محدوده ای ندارید کورکورانه وارد ترید با BPR نشوید.
همانطور که می بینید قیمت از طریق گپ های همپوشانی معامله می شود، ریبالانس و تحویل آن به گپ BPR و آن موقع انتظار داریم که قیمت به شدت از گپ فاصله بگیرد.
دیدگاهتان را بنویسید