در دنیای ترید ، مفاهیم و استراتژی‌های مختلفی وجود دارد که تریدرها برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه از آن‌ها استفاده می‌کنند. یکی از این مجموعه‌های مفاهیمی، پرمیوم و دیسکانت می‌باشد که توسط ICT (Inner Circle Trader) آموزش داده می‌شود و می‌تواند ابزارهای ارزشمندی برای چامعه ترید باشد.

در این پست از سپهر ترید ، به مفاهیم پرمیوم و دیسکانت خواهیم پرداخت و کاربرد آن‌ها در ترید را بررسی می‌کنیم و چگونگی افزایش تصمیم‌گیری را بهبود می‌بخشند. درک این مفاهیم می‌تواند به تریدرها کمک کند تا نقاط ورود و خروج خود را بهبود بخشند و احتمال معاملات سودآور را افزایش دهند.

تفاوت میان پرمیوم و دیسکانت

تفاوت میان پرمیوم و دیسکانت مفاهیمی ساده است که برای خرید و فروش اشیاء، شامل بازار فارکس، استفاده می‌شود. وقتی چیزی را گران می‌خرید، به این معنی است که بیشتر از ارزش منصفانه آن پرداخت می‌کنید. از طرف دیگر، وقتی چیزی را با ارزان می‌خرید، به این معنی است که آن را با قیمت کمتر از ارزش واقعی آن یا زمانی که تخفیف دارد می‌خرید.

این مفاهیم می‌توانند برای محصولات و دارایی‌های مختلفی که در بازار آزاد نیز معامله می‌شوند، اعمال شوند، از جمله سوخت، جفت ارز و یا حتی سهام. در تجارت، گران فروشی و ارزان فروشی می‌توانند بر روی چارت کندلی نشان داده شوند تا سطوح پرمیوم و دیسکانت در یک دامنه یا عمل قیمت مشخص را تعیین کنند.

مفاهیم پرمیوم و دیسکانت در ICT (Inner Circle Trader) به کار می‌رود
مفاهیم پرمیوم و دیسکانت معمولاً در استراتژی‌های ترید ICT برای شناسایی نقاط ورود و خروج بهینه در بازار استفاده می‌شوند. این مفاهیم بر روی درک ساختار بازار و رفتار تریدرهای مؤسساتی، به نام اسمارت مانی، تکیه دارند.

قبل از شروع، مهم است به این نکته توجه داشته باشیم که در ابزار فیبوناچی هیچ جادویی وجود ندارد. مهم‌ترین امر داستان است – داستانی که بازار دارد می‌گوید.

تنها با درک روشن از داستان، می‌توانید از ابزار فیبوناچی به عنوان یک چارچوب برای معاملات استفاده کنید.

نحوه شناسایی شرایط دیسکانت

برای شناسایی شرایط دیسکانت، تریدرها به دنبال جابجایی صعودی در قیمت می‌گردند. این افزایش ناگهانی در قیمت نشان دهنده ورود پول هوشمند به بازار و جمع‌آوری موقعیت آن است.

سپس تریدرها منتظر شکل‌گیری یک سویینگ High برای تأیید این جابجایی می‌مانند.

هنگامی که قیمت زیر تعادل معامله کند، اگر داستان کلی صعودی باشد، شرایط خرید را تنظیم می‌کند. تریدرها به دنبال ستاپ‌های لانگ درون این شرایط خرید هستند، زیرا این احتمال موفقیت معامله را افزایش می‌دهد. این ستاپ‌ها زمانی شناسایی می‌شوند که قیمت به شرایط دیسکانتی برگردد و به تریدرها امکان می‌دهد تا به قیمت مناسبی خرید انجام دهند.

نحوه شناسایی شرایط پرمیوم

به طور معکوس، مفاهیم مشابه برای ستاپ‌های short نیز اعمال می‌شود. هنگامی که بازار نقدینگی می‌گیرد، یک سویینگ low شکل می‌گیرد و قیمت بالای تعادل معامله می‌شود، تریدرها منتظر امضای خاصی به نام “FVG” هستند. اگر نگاه کلی بازار نزولی باشد، تریدرها می‌توانند ورودی short بگیرند که یک ستاپ با احتمال موفقیت بالا را ارائه می‌دهد.

مهم است به‌یاد داشت که مفاهیم پرمیوم و دیسکانت باید به عنوان بخشی از یک استراتژی جامع ترید استفاده شوند. تریدرها باید عوامل دیگری مانند ساختار بازار، مناطق عرضه و تقاضا، و نقدینگی را قبل از اتخاذ تصمیمات تجاری در نظر بگیرند. این مفاهیم اطلاعات اضافی ارائه می‌دهند و می‌توانند فرایند تصمیم‌گیری را بهبود بخشند، اما نباید به آن‌ها به عنوان تنها اساس برای ورود به معاملات یا خروج از آن‌ها اعتماد کرد.

پرمیوم و دیسکانت در ابزار فیبوناچی

چارت بالا از EURUSD ترکیبی از مفاهیم پرمیوم و دیسکانت ICT با سطوح فیبوناچی را توضیح می‌دهد. این…

یک اشتباه رایج توسط تریدرها

با این حال، بسیاری از تریدرها در استفاده از پرمیوم و دیسکانت اشتباهات می‌کنند. آن‌ها بیش از حد به آن‌ها اعتماد می‌کنند یا آن‌ها را در شرایط نادرست استفاده می‌کنند. پرمیوم و دیسکانت در تایم فریم کوتاه تا اندازه‌ای که قیمت در یک محدوده واضح است، موثر نیستند. برخی از تریدرها فقط از این مفاهیم استفاده می‌کنند بدون در نظر گرفتن سایر عوامل مهم مانند ساختار بازار، مناطق عرضه و تقاضا، و نقدینگی.

به یاد داشته باشید

به یاد داشته باشید که پرمیوم و دیسکانت نباید تنها مبنای تصمیم‌گیری در تجارت باشند. آن‌ها باید به همراه سایر نشانگرها و تحلیل‌ها استفاده شوند. هنگام انتخاب سطوح ورود، در نظر داشته باشید که از پرمیوم و دیسکانت به عنوان عوامل پشتیبان استفاده کنید، همراه با روند و سود قابل انتظار. این کمک می‌کند تا مناطق با احتمال کمتر فیلتر شوند و از معامله در مرکز محدوده یا کانسالیدیشن جلوگیری شود.

در نتیجه، پرمیوم و دیسکانت می‌توانند ابزارهای مفیدی باشند، اما باید در شرایط درست بازار مناسب استفاده شوند. با گنجاندن این مفاهیم در یک استراتژی جامع تجاری و در نظر گرفتن عوامل دیگر، تریدرها می‌توانند تصمیم‌گیری‌های بیشتر آگاهانه بگیرند و شانس موفقیت خود در معاملات خود را افزایش دهند.