نقدینگی این امکان را فراهم می‌کند که هرکسی بتواند برای سود یا ضرر خرید و فروش کند. این در حالی است که نقدینگی ممکن است برای یک ریتیل تریدر اهمیت زیادی نداشته باشد، اما برای بازیگران بزرگی که باید با دقت آن را مدیریت کنند تا موقعیت‌ها را با موفقیت اجرا کنند، بسیار اهمیت دارد. در یک بازار نقدینگی، خریداران و فروشندگان کمی وجود دارند و معاملات ممکن است طولانی‌تر زمان ببرد و قیمت‌ها ممکن است پرنده‌وار تر باشند.

نقدینگی چیست؟

برای کمک به درک بهتر از اینکه نقدینگی چیست، یک نمودار ساده ترسیم کرده‌ام. این نمودار نشان می‌دهد چرا به برخی از سطوح به عنوان “نقدینگی” ارجاع می‌دهیم
. نکته این است که خود مدل‌ها نقدینگی نیستند، بلکه وقتی یک مدل خاص از قیمت ظاهر می‌شود، نقدینگی در سطوح کلیدی و نقاط قیمتی جلب می‌شود.
BSL و SSL به ترتیب به نقدینگی سمت خرید و نقدینگی سمت فروش اشاره دارند. نقدینگی سمت خرید به سفارش‌های خرید بالاتر از قیمت فعلی بازار اشاره دارد جای که ریتیل تریدر استاپ گذاری می کند ، در حالی که نقدینگی سمت فروش به سفارش‌های فروش زیر قیمت فعلی بازار اشاره داردجای که ریتیل تریدر استاپ گذاری می کند . این ها حوضچه‌های نقدینگی هستند جاهایی که خریداران و فروشندگان مشتاق وجود دارند.

در شکل بالا، مناطق مشخص شده با رنگ آبی، جاهایی هستند که نقدینگی جمع‌آوری می‌شود. اینجاست که بیشترین استاپ ها پشت ایین نقاط جمع شده است ، مارکت پس از زدن sell stop در سمت خرید و buy stop در سمت فروش به روند خود ادامه می دهد.

چگونه می‌توان نقدینگی جذب شده را شناسایی کرد؟

برای یک تریدر روزانه، کشش نقدینگی می‌تواند PWH/PWL (سقف/کف هفته گذشته)، PDH/PDL (سقف/کف روز گذشته) یا سقف/کف سشن آسیا، لندن یا نیویورک باشد که با شرایط دو کف برابر و دو سقف برابر (EQH/EQL) همراه با یک شرایط Low Resistance Liquidity Run (LRLR) است. Equal Highs/Lows (EQH/EQL) حوضچه‌های بزرگی از نقدینگی هستند، بنابراین نهادها همیشه به سمت آن سطوح جذب می‌شوند تا ریتیل تریدر را از بازار خارج کنند.
چگونه می‌توانم نقدینگی بعدی را پیدا کنم؟ اولین چیز، قیمت سعی دارد متعادل شود یا نقدینگی جذب می‌کند. سپس، قیمت از یک آرایه P/D به آرایه P/D دیگر می‌رود. بنابراین، شما باید نواحی P/D خود را نشانه‌گذاری کنید تا بدانید آیا قیمت متعادل شده است یا متعادل خواهد شد. شما همچنین باید نقدینگی‌ها و آرایه‌های P/D خود را نشانه‌گذاری کنید. برای پیدا کردن نقدینگی بعدی، می‌توانید displacement را دنبال کنید، با واکنش روی یک آرایه P/D استفاده کنید.

پس نقدینگی چه کاربردی برای ما تریدر ها دارد؟

سوال خوبی است. نقدینگی به ما کمک می‌کند تا تعیین کنیم قیمت با احتمال بالاتری به کجا می‌روید. شما می‌توانید یاد بگیرید تا با استفاده از تنها یک سطح نقدینگی معامله کنید، این چندان دشوار نیست، اما مخاطرات و سودهای احتمالی به این اندازه جذاب نخواهد بود. برای به دست آوردن یک ایده معاملاتی با کیفیت بالا با استفاده از نقدینگی، شما باید ساختار بازار را در HTF (تایم فریم زمانی بالاتر)، اردر بلاک ها و مناطق پرمیوم/دیسکانت اعمال کنید. این کمک می‌کند تا درک کنید چه نوع نقدینگی قیمت را جلب خواهد کرد و کجا باید وارد معامله شویم و کجا باید خارج شویم.

رسم نقدینگی در تایم فریم بالا و ورود در تایم فریم پایین

شناسایی نقدینگی سمت خرید یا فروش ویا وجود FVG در تایم فریم بالاتر ، صبر کنید تا قیمت به این سطوح برسد و به دنبال مدل‌های ورود خود در تایم فریم های پایین تر باشید.

هنگامی که نقدینگی را از HTF POI رسم کردیم، وارد LTF شویم،چیزی که ما می خواهیم تغییر در ساختار بازار (mss) را به عنوان تأیید ببینید.
ورود شما در تایم فریم پایین با OB، FVG یا BB خواهد بود.

نقدینگی خارجی و داخلی

نقدینگی خارجی مربوط به نقدینگی بای ساید بالاتر از سقف محدوده و نقدینگی سل ساید پایین‌تر از کف محدوده در محدوده معاملات فعلی است.. راه‌های نقدینگی خارجی ممکن است ماهیت مقاومت کم یا مقاومت زیادی داشته باشد. به عنوان یک تریدر، می‌خواهید معامله های شما در شرایط مقاومت کم باشند، به این معنا که هیچ مقاومتی در مسیر سودآوری شما نخواهد بود. در حالی که نقدینگی داخلی محدوده نقدینگی داخلی است (نقدینگی خارجی). این ممکن است به صورت هر مرجع نهادی باشد که می‌توانیم از آن به عنوان ورودی استفاده کنیم، مانند اردر بلاک، FVG، ریبالانس و موارد دیگر.

HRLR – حرکت نقدینگی با مقاومت بالا

می‌خواهیم ببینیم که این‌ها در سمت ساختار ما شکل می‌گیرند: یک کف پایین که یک کف قبلی را زده و آن را رد کرده‌است، به عنوان یک کف مقاومت بالا شناخته می‌شود، یک سقف بالا که یک سقف قبلی را زده و آن را رد کرده‌است، به عنوان یک سقف مقاومت بالا شناخته می‌شود.

LRLR – حرکت نقدینگی با مقاومت پایین

می‌خواهیم ببینیم که این‌ها در سمت مخالف ساختارهای ما شکل می‌گیرند. یک سوینگ نزولی نا موفق (bearish failure swing) یک سقف بالا است که نتوانسته است سقف قبلی را از بین ببرد – می‌خواهیم ببینیم که این در جایی شکل می‌گیرد که ما صعودی هستیم. یک سوینگ صعودی نا موفق (bullish failure swing) یک کف پایین است که نتوانسته است کف قبلی را از بین ببرد – می‌خواهیم ببینیم که این در جایی شکل می‌گیرد که ما نزولی هستیم.

نکته پایانی

با سوال “در حال حاضر داستان بازار چیست؟” روز خود را شروع کنید.
آیا به سمت بالا می‌رویم برای نقدینگی buy side و یا برای تعادل SIBI؟
آیا به سمت پایین می‌رویم برای نقدینگی سمتsell side و یا برای تعادل BISI؟